کلمات محلی دشتی ها
طرفداری زبون محلی،کجا هسیتو،ایی به خاطر شمام نوشتن،منتظر نظرات ارزشمندتو هسیما:
کاخُنَک:تشکچه ای پرشده از کاه یا برگ بید یا برگ لیمو(جهت خوشبو شدن)که جهت خواباندن نوزاد استفاده می کردند
ماتیتَک :چوبی که به یک سه پایه می بستند سپس مشک(یا هر وسیله ی دیگری که برای تبدیل دوغ از ماست استفاده می کردند مثل نیره)برروی آن می بستند وبرای تهیه دوغ از ماست،آنرا تکان می دادند.
شَپ ریپَک :...بقیه در ادامه مطلب
طرفداری زبون محلی،کجا هسیتو،ایی به خاطر شمام نوشتن،منتظر نظرات ارزشمندتو هسیما:
کاخُنَک:تشکچه ای پرشده از کاه یا برگ بید یا برگ لیمو(جهت خوشبو شدن)که جهت خواباندن نوزاد استفاده می کردند
ماتیتک :چوبی که به یک سه پایه می بستند سپس مشک(یا هر وسیله ی دیگری که برای تبدیل دوغ از ماست استفاده می کردند مثل نیره)برروی آن می بستند وبرای تهیه دوغ از ماست،آنرا تکان می دادند.
شَپ ریپَک :دست زدن یا خوشحالی کردن
لوآس :لباس
گینا :دیوانه
کش گوت :چه کسی گفته است
بُرم :ابرو
اَرَفته :آمدورفت
پلشتی :به حیوانات خطرناک نظیرعقرب،رتیل و... گویند
گوزیم :عقرب
تِنگ:پریدن
کَنگیزه :آرنج
شَرطی :نوعی کاسه ی کوچک رومی
دراخو :نوعی ظرف سه گوش کوچکی که داروی مورد استفاده نوزاد را در آن می ریختند سپس به نوزاد می دادند
گوش رووَک :هزار پا
پلارده :حرف بیهوده
دَخَز :ترک
مُل :گردن
کَچه :چانه
خارکور :اذیت کردن
پوخوگ :میوه درخت کُنار،هنگامی که رسیده باشد
هِیلو :نوعی گهواره
بُلتشی :رنگ خاکستری
زُرد :نخ
فیت :فوت کردن
جَر :دعوا
هرپر :خوب وبد
با سپاس از مادر خوبم که در جمع آوری این کلمات ما را یاری می نمایند.